فرجام يك حمله احتمالي
از : عليرضا جباري از : عليرضا جباري

 
 فضاسازي رسانه اي آمريكا و مقدمه چيني دو باره اين كشور و متحدانش براي حمله به يك كشور مسلمان، گرچه تكرار يك رويداد تلخ تاريخي در مقطع كنوني خواهد بود، اما هرگونه اقدام احتمالي نظامي عليه سوريه عواقبي بسيار خطرناكي در بر خواهد داشت كه قابل تامل است.
 
روند اخبار چند روز گذشته رسانه هاي غربي به خصوص رسانه هاي انگليسي و آمريكايي از يك حمله نظامي احتمالي عليه سوريه در آينده اي نزديك حكايت دارد كه مي تواند آثار و تبعات زيانباري را نه تنها براي اين كشور بلكه براي تمامي منطقه رقم بزند.
بدون ترديد دولتمردان كاخ سفيد و به خصوص شركاي غربي و صهيونيست ها بيش از همه به عواقب اين حمله احتمالي واقفند و ممكن است به همين علت آن چه كه تاكنون به صورت بسيار جدي مطرح كرده اند، بيش از آنكه يك فعل در آستانه اقدام در عرصه بين الملل تلقي شود، نوعي بلوف سياسي باشد كه طرح شده است.
اما صرف نظر از اين كه آيا آمريكا توان مداخله نظامي در خاك سوريه، حتي به صورت محدود را خواهد داشت يا نه، در باره اين اقدام جنون آميز كه مي تواند فرجام نامشخص و البته ناگواري را براي مردم سوريه و منطقه داشته باشد، نكاتي وجود دارد كه به اختصار به برخي از آنها اشاره اي مختصر مي شود.
* ماجرا از كجا آغاز شد
در دي ماه سال 1391 يكي از فرماندهان گارد رياست جمهوري سوريه از به كارگيري سلاح هاي شيميايي از سوي تروريست ها در مناطق داريا و دمشق خبر داد.
اين فرمانده نظامي سوريه در اين باره گفت كه سه بسته پلاستيكي به شكل مكعب از سوي تروريست ها به سمت نيروهاي ارتش پرتاب شده كه در نتيجه متصاعد شدن گاز از آنها، 7 نفر از نيروها كشته شدند.
اين فرمانده سوري درباره مشخصات اين بسته هاي مشكوك تصريح كرد: روي بسته هاي ياد شده دكمه زرد رنگي قرار داشته كه با پس از پرتاب آنها، گاز زرد رنگي از داخل آن متصاعد شد و كساني كه اين گاز را استنشاق كردند، عضلاتشان از كار افتاد و بعد از حدود يك ساعت جان سپردند.
چند روز قبل از انتشار اين خبر، خبرگزاري رويترز در خبري كوتاه گزارشي از سرقت برخي مواد شيميايي و تسليحات مربوطه توسط تروريست هاي سوري از كشور ليبي خبر داده بود كه اين خبر متاسفانه در اقدامي غير رسانه اي از سوي اين خبرگزاري بلافاصله حذف شد.
ماجراي استفاده از سلاح هاي شيميايي از سوي تروريست ها چند بار ديگر در اطراف دمشق و از جمله منطقه ريف اين شهر و نيز منطقه القوطه كه منجر به كشته شدن صدها تن از مردم بيگناه سوريه شد، ادامه يافت.
اين اقدامات غير انساني تا به جايي پيش رفت كه بسياري از مردم جهان را تحت تاثير قرار داد و به همين علت حدود پنج ماه پيش دولت سوريه از سازمان ملل درخواست كرد تا براي روشن شدن زواياي اين ماجراجويي وحشتناك كه توسط مخالفان سوري صورت گرفته بود، بازرسان خود را به اين كشور اعزام كند.
مخالفت برخي كشورها از جمله آمريكا با اعزام زود هنگام اين بازرسان منجر به گذشت چند ماه از اين ماجرايي شد كه پيشتر نيز درباره بهره برداري از آن برضد دولت سوريه پيش بيني هايي صورت گرفته بود.
سناريوي كش و قوس دادن ماجراي نخ نماي حمله شيميايي از سوي دولت سوريه كه از همان ابتدا توسط محور غربي - عربي طراحي و بر آن دامن زده شد، خيلي زود حس حقوق بشري و ژستي خيرخواهانه ! براي احقاق حقوق مردم سوريه از سوي دولتمردان كاخ سفيد و برخي دولت هاي عربي را رقم زد، به طوري كه آنها در چند روز اخير به همين بهانه درصدد حمله نظامي به سوريه با هدف خروج از بن بست اين كشور برآمدند.
* مسير تبليغ غرب
انتشار و بزرگنمايي خبر حمله شيميايي در سوريه توسط رسانه هاي غربي كه در ابتدا از سوي تروريست ها و حاميان غربي و عربي آنها كتمان مي شد، پس از گذشت چند ماه از آن رويداد و اين كه دولت سوريه خود پيش قدم دعوت از بازرسان سازمان ملل براي تحقيق پيرامون اين حادثه تلخ شده بود ( كه البته اين خبر از سوي رسانه ها ناديده گرفته و كمرنگ شد) ترديدي را براي تروريست ها و حاميان آنها باقي نگذاشت كه به زودي افكار عمومي پي به اهداف پشت پرده اين اقدام ناجوانمردانه خواهند برد.
پيروزي هاي اخير و مدام ارتش سوريه عليه مواضع مخالفان سوري و نيز آغاز تحقيقات تيم تحقيق سازمان ملل، پيام روشني براي غرب و به خصوص حاميان عرب - ترك تروريست ها، مبني بر شكست سنگين آنها در سوريه را در بر داشت.
اين بود كه آمريكا و متحد اصلي آن يعني انگليس در اقدامي عجولانه و شتابزده و با تشويق صهيونيست ها بر كوس جنگ كوبيدند و بدون داشتن اسناد معتبر و حتي بدون دخالت شوراي امنيت سازمان ملل آن طور كه در عراق و يا حتي كوزوو پيشتر اتفاق افتاد، قصد خود را از حمله اي موشكي به خاك سوريه در آينده اي نزديك به اطلاع رسانه ها رساندند.
البته همان هنگام كه ديويد كامرون نخست وزير انگليس تعطيلات خود را نيمه تمام رها كرد و با كيف قرمز رنگ انگليسي خود وارد خانه شماره 10داونينگ استريت شد، مي شد حدس زد كه تصميمي شيطاني در حال اتخاذ است، زيرا سخنگوي كامرون پس از چند ساعت موضوع درخواست حمله احتمالي به خاك سوريه از پارلمان را به اطلاع رسانه ها رساند!
همزمان نيز چاك هيگل وزير دفاع آمريكا نيز در گفت و گويي رسانه اي اعلام كرد كه براي حمله به سوريه آماده و منتظر دستور بارك اوباما هستيم.
* عواقب حمله به سوريه
پيشتر و در زمان رياست جمهوري جرج بوش جمهوري خواه، آمريكا به بهانه داشتن سلاح هاي غير متعارف صدام ديكتاتور سابق عراق به اين كشور حمله كرد.
گرچه هرگز ادعاي داشتن موشك ها و تسليحات غير متعارف توسط صدام اثبات نشد، اما بخش زيادي از افكار عمومي در آن زمان بي ميل حمله آمريكا به عراق نيز نبود.
همين موضوع شايد يكي از نقاط مهم در ارزيابي ريسك پذيري حمله به عراق توسط آمريكاييان به شمار مي رفت.
اما در مورد سوريه موضوع كاملا متفاوت است.
آمريكا در زمان حمله به عراق كاملا از توان نظامي آن كشور آگاه بود و همين موضوع ريسك حمله به عراق را كاهش مي داد.
از سوي ديگر صدام نزد افكار عمومي، ديكتاتوري خودكامه و منحوس به شمار مي رفت و همين امر نيز موجب همسويي بخشي از افكار عمومي با حمله آمريكا به عراق بود.
از همه مهمتر عراق داراي ذخائر عظيم نفتي بود كه داشتن اين ذخائر موجب طمع شركت هاي بزرگ نفتي غربي براي تصاحب اين طلاي سياه بودند، در حالي كه در مورد سوريه هيچ كدام از اين گزينه ها صادق نيست.
كاخ سفيد به خوبي از توان بازدارندگي سوريه آگاه است و در عين آگاهي از اين امر نمي تواند ريسك كرده و نسبت به حمله اي كه ممكن است موجب منهدم شدن ابرجنگنده هاي دريايي و هوايي خود شود، تصميمي عجولانه بگيرد.
از سوي ديگر هيچ كس به جز صهيونيست ها از حمله به سوريه نفع نخواهد برد و اين موضوع كاملا از سوي افكار عمومي جهان و به ويژه مردم آمريكا قابل تشخيص است. همچنين سوريه فاقد هرگونه منابع غني از جمله نفت است كه براي آمريكا مي تواند جذاب باشد، و به همين علت هرگونه حمله نظامي عليه سوريه را دستكم در اين مورد غيرصرفه مي كند.
در اين جا سووال اساسي و بنيادي اين است كه اگر اين حمله نفعي براي آمريكا ندارد، پس چرا اين كشور خود را در تله سوريه مي خواهد گرفتار كند؟ و اگر آمريكا از اين ماجراجويي نفعي را نمي برد پس چه كشور يا گروه هايي از حمله به سوريه سود خواهند برد؟ و در آخر اين كه چه تحولاتي وجود دارد كه عاملان و طراحان اين امر مايلند با تحولات مربوط به سوريه اولا خود را از آتش خشم مردمانشان مصون بدارند و ثانيا تحولات مربوط به خود را تحت الشعاع تحولات سوريه قرار دهند.
گرچه همگان بر اين نكته واقفند و ممكن است اين نوشته تكراري به نظر آيد اما طرح آن مي تواند موجب تقويت موضع منفي افكار عمومي در هرگونه ماجراجويي فتنه گران و بيگانگان و برخي دولت هاي منطقه كه بدون ترديد خود در آتش آن گرفتار خواهند شد، گردد.
بدون ترديد رژيم صهيونيستي نخستين سود را از هرگونه حمله به سوريه خواهد برد. صهيونيست ها اگر بتوانند آمريكا را در تله سوريه گرفتار كنند ضمن آنكه توانسته اند سوريه را به عنوان كشوري كه در خط مقدم مبارزه قرار دارد در مسايل داخلي گرفتار كنند، فرصتي مغتنم نيز براي خود فراهم خواهند كرد تا بتوانند در حاشيه امن آن به ماجراجويي هاي در سرزمين هاي اشغالي ادامه دهند.
عربستان و تركيه نيز كه خود را در باتلاق سوريه گرفتار كرده اند با حمايت مالي و سياسي و نظامي از آمريكا در حمله به سوريه خواهند توانست ممر نجاتي براي خلاصي از اين بحران ايجاد كنند.
برخي سياسيون در مصر نيز مي توانند در حاشيه تحولات سوريه از صدرنشيني اخبار مربوط به آن كشور نيز ممانعت كرده و بر اساس اين حاشيه به وجود آمده برنامه هاي خود را پيش ببرند.
ضمن آنكه هنوز به اين پرسش نيز پاسخ داده نشده كه سرنوشت تحقيقات سازمان ملل كه اگر در صورت رعايت بي طرفي و توجه به حقوق انساني و اخلاقي تهيه شود، چه خواهد شد.
اما در نهايت به نظر مي رسد موضوع تكفيري ها و آينده مبهم آنها و اشاعه فرهنگ ترور و تروريسم كه دير يا زود دامن گير كشورهاي غربي و برخي از كشورهاي عربي منطقه نيز خواهد شد، همچنان از موضوعات مبهم در اين ماجراجويي احتمالي باشد كه بايد به انتظار نشست و آينده اين گروه ها را نيز از نزديك دنبال كرد.





August 28th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی